رسانه های غربی که از هیچ کوششی برای گسست همبستگی شیعه و سنی فرو گذار نکرده اند اینبار نیز در حرکتی جهت دار سعی در مصادره نام گذاری هفته وحدت به نام شیخ منتظری کردند.
این رسانه ها که ابزاری در دست دولتهای غربی است و از هیچ کوششی در جهت فشار به جمهوری اسلامی فروگذاری نکرده اند این بار سیستان و بلوچستان را در آستانه هفته وحدت هدف توطئه خود قرار دادند و در پیامکی که بصورت انبوه منتسب به حسینیه اعظم نجف آباد ارسال شده است افرادی سعی در تحریف افکار عمومی در نامگذاری هفته وحدت کردند.
در این پیامک که از زبان شیخ منتظری نقل شده صراحتا اعلام می شود" مقصود من از اعلام هفته وحدت این بود تمام مذاهب اسلامی در یک جبهه سیاسی و اقتصادی در مقابل دشمنان اسلام ، برای مصالح امت اسلامی همکاری نمایند".
این پیامک این شائبه را ایجاد می کند که شاید هفته وحدت از سوی منتظری اعلام شده است در حالی که با مرور برگه های تاریخ پی می بریم این نامگذاری پیش از انقلاب نیز در سیستان و بلوچستان اجرا شده است؛ زمانیکه حضرت آیتالله خامنهای در ایرانشهر روزگار تبعید خود را سپری میکردند و از هیچ کوششی برای اتحاد شیعه و سنی فروگذار نکردند.
اما در این بین همنوایی برخی لیبرال ها در همراهی رسانه های ضد انقلاب و نسبت دادن هفته وحدت به روحانی طرد شده توسط امام (ره) چندی است گسترش یافته است و این روزها در حالی به نقطه اوج خود می رسد که عده ای با ارسال پیامک انبوه در سیستان و بلوچستان سعی در تحریف افکار عمومی استان و ایجاد تفرقه را دارند.
این در حالی است که در جدیدترین تحرک افراطیون متصاحب هفته وحدت این پیامک جهت دار را به صورت انبوه و در هفته وحدت به مردم استان سیستان و بلوچستان با محتوای نسبت دادن هفته وحدت به شیخ منتظری ارسال می کنند چنین پیامک های نشان از افزایش تحرک طیف منتظری در سیستان و بلوچستان دارد.
طيف منتظري بعد از فوت وي اقدامات مشكوك بسياري را در این استان صورت داده در اين راستا جهت جذب برخي خواص به شيوه هاي مختلفي متوسل شده اند .
در این میان منتظری در جریان فتنه سال 88 حمایت آشکار خود از سران فتنه را اعلام کرده بود و یکی از حامیان اصلی آنها در آن سال بود.
ناگفتنه نماند برخی از خواص استان سیستان و بلوچستان که سبقه ای طولانی در مصاحبه با رسانه های ضد انقلاب دارند، در گذشته و در مصاحبه با رادیو فردا بدون اشاره به نقش آیت الله خامنه ای در مدت حضور ایشان در سیستان و بلوچستان و نقش وی در اتحاد شیعه و سنی بیان کرده بودند هفته وحدت پیشنهاد شیخ منتظری بود.
به مناسبت آغاز هفته وحدت، آیین محفل انس با قرآن با حضور علما، فرهیختگان، مسوولان و مردم شیعه و سنی دلگان با قرائت قرآن، در مسجد فاروق الاعظم اهل سنت این شهرستان برگزار شد.
به نقل از سپاه نیوز، با تلاش رزمندگان قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی تحت امر این قرارگاه و انجام کار مستمر و دقیق اطلاعاتی، یک تیم تروریستی شناسایی و در عملیاتی موفق، دستگیر شدند.
بنا به این گزارش، این تیم در گذشته در چندین اقدام کور تروریستی تعدادی معلم و نیروهای بسیجی را در منطقه جنوب شرق کشور به شهادت رسانده بودند.
اخبار و اطلاعات تکمیلی متعاقباً اعلام خواهد شد.
رخشاني:(رخشان) جد بزرگ رخشاني ها رخشان نام دارد كه طايفه نام خود را منتسب به وي مي داند. آرامگاه رخشان درکوهستانهای بلوچستان پاکستان برروی ارتفاعات شمالی دره رخشان قراردارد که زیارتگاه مردم این دیار است . رخشان صاحب چهارفرزند به نامهاي بادين ، ماندا ، جمال دين و زربخت بوده كه اين اسماءحالت تغيير يافته اسامي میربهاءالدين ،میر جمال الدين ،میر امام دادو زربخت مي باشند كه مدلل بر ديرينگي ووقدمت زمان حيات آنهاست. هريك از اين فرزندان شاخه اي از تيره هاي ایل رخشاني را پديد آورده اند كه به نام خود آنها ناميده مي شود. قسمت اعظم اين تيره ها دربلوچستان شرقی(پاکستان) نوشكي ، دالبندين،خاران(آران)،چاگی ، ماشکید ودره رخشان پاكستان سكونت دارند و تعدادي نيز در ولایات نيمروز و هلمند افغانستان وبرخی درروسيه و ترکمنستان وتعدادی نیز در کشورهای حوزه خلیج فارس وگروه اندكي در اروپا وآمريكا ساكن اند . نكته حائز اهميت در مورد رخشاني اين مطلب است كه در بلوچستان پاكستان فقط دو زبان شاخص وبارز وجوددارد که همگان بدان تکلم می کنند. يكي زبان بلوچي باگویش رخشاني و ديگري ،زبان براهويي است ،که این زبان ،متعلق به قوم براهویی است که یکی دیگر از نژادهای اصیل ایرانی است که دارای فرهنگ وزبان خاص خود می باشدو در شاهنامه از این قوم به نام کوچ(قفص)یاد شده است و اكثر طوايف بلوچ ضمن آنكه به گويش بلوچي رخشاني تكلم مي كنند خود را وابسته ومتعلق به اين ایل مي دانند. در كتاب احيائ الملوك (ملک شاه حسین سیستانی ) نوع خاصي ازاسب به نام - اسب رخشاني - نام برده مي شود كه توسط طايفه رخشاني ودرمنطقه دره رخشان پرورش مي يافته است واين نوع اسب از نژادهای گرانقيمت وكمياب بوده که در آب وهوای مناطقگرم وخشک تحمل واستقامت بسیار بالایی داردودر داشتن رنگ زیبا وسرعت خارق العاده ،منحصر به فرد است. زبان بلوچی از زبانهای ایرانی شمال باختری است و با زبانهای تاتی، کردی و تالشینزدیکی زیادی دارد برای همین به نظر میرسد گویشوران این زبان در گذشته دور از نواحی شمالی ایران امروزی به کرمان وسپس به كيج ومكران قديم كه بعدها به بلوچستان معروف گرديد کوچیده باشند. در شاهنامه نیز از شجاعت ، دلیری ، بی باکی ، شرافت ومیهن پرستی وتمدن متعالی آنان یاد شده است. گویشها بلوچی را به دو گروه اصلی تقسیم میتوان کرد: شرقی، یا شمال شرقی، و غربی، یا جنوب غربی، عمده بلوچها درسه کشور پاکستان، ایران و افغانستان در سرزمینی نسبتاً وسیع و گرم وخشک زندگی میکنند تعدادی ازآنان در ترکمنستان بسر میبرند مجموع قبایل بلوچ جمعیتی بالغ بر ده میلیون نفرتخمین زده میشوند. که بیشتر آنها در دو کشور پاکستان و ایران ساکن اند. اما این رقمها اعتبار قطعی ندارند. بلوچها دراکثرکشورهای جهان سکونت دارند که به دلایل مختلفی از سرزمین خود خارج شدهاند. که بخشی ازآنها درکشورهای حوزه خلیج پارس و برخی درکشورهای آفریقایی زندگی میکنند. بلوچهای افغانستان اغلب در دو ولایت هلمند و نیمروز بسر میبرند. گويش بلوچي غربی (رخشانی) رخشانی سرحدی رخشانی افغانستان رخشانی ترکمنستان رخشانی پنجگوری رخشانی کلاتی رخشانی سراوانی گويش بلوچي جنوبی (مکرانی) لاشاری کچی کراچی گویشهای بلوچي جنوبی یا( سلیمانی وكيچي) بوگتی (بامبور) مری رند (سیبی) که چاکربرهای سیب را شامل میشود دوکمی- مزاری مندوانی & گویش جاتووی سند غربی) جماعتي از قبايل بلوچ كه تحت عنوان كلي (رند)ياد مي شوند طايفه رخشاني و ريگي اند كه در زمره ترك كنندگان زمين وداراي اهميت سياسي ويژه شناخته مي شوند. یک روایت بلوچی میگوید:( رخشانی وریگی چوک میر حقیقت حان انت) تيره هاي مختلف اين طايفه در كشورهاي پاكستان(نوشكي ودالبندين وكوئته وماشكيد وكراچي و دره رخشان وريگستان) افغانستان(هلمند ونيمروز وريگستان ) ايران(سيستان، لوتك رخشاني وميانكنگي وشهرزابل ، بلوچستان، زاهدان، ميرجاوه ، خاش و... ) وتركمنستان، سرخس ، خراسان ، بيرجند ، تربت، قاين ، مشهد ، سرخس كرمان ، فهرج ، رودبارجنوب ، قلعه گنج ، منوجان ، کهنوج ،فاریاب وهرمزگان و... زندگي مي كنند. تيره هاي اصلي اين طايفه عبارتند از : 1ـ رخشاني باديني (تيره سرداري) 2ـ رخشاني جمال ديني 3ـرخشاني ماندايي 4ـ رخشاني زربختي شاخه هاي منشعب از چهار تيره بزرگ عبارتند از: ریگی (دارای 36 تیره )سارانی(دارای 5 تیره )؛گرگیج(؛دارای 10 تیره) جیند زهی؛ فقیرزهی ؛جنگی زهی ؛قنبرزهی (کمرزهی،خمر)===توسط اين تيره اشرف افغان هنگام فرار به سوي قندهار كشته شد وسرش را به عنوان هديه براي نادر شاه افشار فرستادند.===؛ سیاه پاد؛ ازبک زایی؛ بهلولی؛ ماهککی ، لالويي سور؛ کبدانی ؛رحمان زهی ؛بیلر؛ مالکی؛ سیاه چم؛ شهمراد زهی ؛کمالان زهی ؛مسری زهی؛ هولازهی ؛اينگل زهی؛ آزات زهی؛ دشتکانی؛ بلغانی؛ مندوزایی؛ غدایزدایی ؛رحیمان زایی ؛بولا زهی ؛ هوت رخشاني.؛سیاه سر ، رند ، کلبعلی ، علی زایی و... رخشانی های افغانستان زربختی اند وبرخی از آنان که در منطقه نیمروزبه سر می برند به همراه گروهی از پشتون های افغان چون در میان طوایف براهویی زندگی می کنند با زبان براهویی تکلم.بلوچ های رخشانی و پشتون های نورزی نیزگویش لهجه براهویی را دارند.ولی سایر رخشانی افغانستان به زبان بلوچی رخشانی تکلم می نمایند. رخشاني هاي سيستان ومیرجاوه ، زاهدان ، بيرجند ، مشهد، تهران ونوشكي ودالبندين ، از تيره های باديني وجمال دینی اند واز دو گروه فارسي زبان و بلوچ زبان ،تشكيل شده اند كه شجره نامه رخشاني هاي باديني به شرح ذيل مي باشد. زوطهماسب(پادشاه ایران در زمان افراسیاب) میر زمیر ــــــــ میر قاسم ـــــــ میر نصر الدین(میر حقیقت خان) ــــــــ میر نور شاه (رخشان) ــــــــ میر بادین ــــــــــ میر سیداد ــــــــ میر کرم شاه ـــــــــــ میر شهبیک ــــــــــ میر هارون ــــــــــ میر حیدر ــــــــــــ میر حسن ـــــــ میر مانده ـــــــ میرحمزه(حمزه سیدالشهدا ـ حمزه آزرک شاری - رهبر جنبش سیستان علیه اعراب حاکم بر سیستان بزرگ -در آن دوره تا منطقه سند پاكستان جزئ سيستان بوده است = حَمزه پسر آذَرَک شاری معروف به حمزه بن عبدالله خارجی یکی از ایرانیانی است که بر علیه حکومت خلفای عباسی قیام کرد. قیام او در اواخر سدهدوم هجری درسیستان آغاز شد. او نسب خود را به زو طهماسب میرسانید وحکیم طوس در شاهنامه از زو طهماسب اینگونه یاد می کند: در ادامه نبرد نوذر پادشاه ایرانی کشته شد اما با درایت و دلاوری زال ایرانیان در مقابل سپاه افراسیاب ایستادند و زوطهماسب را به پادشاهی برگزیدند افراسیاب که از فتح ناامید گشته بود مجبور به پذیرش قرارداد صلح و عقب نشینی شد و استقلال ایران به همت دلیران سیستان حفظ گردید. با مرگ زوطهماسب و در هنگامه پادشاهی گرشاسب بار دیگر افراسیاب تورانی سعی کرد از بحران انتقال حکومت استفاده نماید لذا با لشکری گران به ایران تاخت.و . . ). حمزه آذرك به خاطر این که یکی از عمال دولت عباسي نسبت به او بي احترامي كرد ،به ستیزه برخاست وقيام كرد. حمزه سپاهی بزرگ گرد آورد و توانست که نمایندگان هارون الرشیدخلیفهوقت عباسی راشکست دهدوسیستان راازدست آنان خارج کند. او مردم سیستان را از دادن خراج به خلیفه بازداشت و خود نیز چیزی از آنان نگرفت. وی سپس خراسان و کرمان را نیز به سیستان افزود. علی بن عیسی که از طرف خلیفه فرمانروای خراسان بود از هارون کمک خواست. خلیفه به تن خویش به خراسان رفت و اماننامهای نیز برای حمزه نوشت ولی حمزه ، حاضر به صلح نشد و با سپاهی سی هزار نفری به مقابله با خلیفه شتافت. هنگامی که او به نیشابوررسید شنید که هارون درگذشتهاست و به گماردن پنج هزار سپاهی در سرزمینهای که تسخیر کرده بود بسنده کرده و خود به هندو سندلشکر کشید. حمزه در زمان فرمانروایی مامون به سال ۲۱۳ هجری درگذشت) ــــــــــــــ میرشاهو ـــــــــ مير شیهک (ازحاکمان بلوچستان قبل از صفویه )ــــــــ»مير چاكر(ازحاکمان بلوچستان در عهد صفویه )ـــــــــ مير حمراء ــــــــ مير حسن ـــــــــ مير بدرالدين ـــــــــ مير نصرالدين ــــــــ مير عجب خان ـــــــــ مير اوديل خان ــــــــ شادي خان ــــــــ مير جان بيك خان ـــــــــــ مير رستم خان ــــــــــ مير كوچك خان ـــــــــــ مير لشكر خان طبق اسناد موجود مير لشكر خان در اطراف تاسوكي ،ريگ چاه وگود زره ،که در آن زمان دشتی آباد وپر رونق بوده است, به شغل دامداري اشتغال داشته وداراي رمه هاي بزرگ شتر وبز وگوسفندبوده و هم پيمان با قوم براهويي، تأمين امنيت مرزهاي شرقي كشور ر ا بر عهده داشته است .وزماني كه دولت مركزي ضعيف بود به صورت خود مختار در این منطقه ، حكومت مي نموده است وهم اكنون دوتپه در منطقه تاسوكي به نام تپه لشكران 1و2 به ثبت ميراث فرهنگي رسيده است. پس از اينكه به دليل بي ليا قتي شاهان ايران بلوچستان به دوقسمت تقسيم شد وقسمت شرقي به بلوچستان انگليس معروف گرديد، ايل رخشاني براي اينكه مليت ايراني خويش را از دست ندهند وتحت تسلط انگليسي ها در نيايند پس از جنگ وگریز های متعدد، به سوي مرزهاي داخلي ايران كوچيدند وقسمت اعظم آنها در سيستان كه منطقه اي سرسبز وخرم بود متمركز گرديدند. ولي به دلايلي مجبور شدند به گروههاي كوچكتري تقسيم شوند وبه روسيه وافغانستان وشهرهاي داخلي ايران وگروهي نیز به پاكستان و کشورهای خلیج فارس نقل مکان نمایند . رخشاني هاي لوتك وسکوهه، از زمان کدخداپسند خان رخشانی که از طرف خاندان علم قاینی به سمت کدخدایی سکوهه را منصوب شده است در اطراف سكوهه، سبز كيم ولوتك اقامت داشته اند. ازگویش بلوچي به فارسي وگويش سيستاني تغيير زبان داده اند و از زمان لشكرخان در لوتك رحل اقامت گزيده اندو همچنان مثل سابق با ساير تيره هاي رخشاني مواصلت و ارتباط نزديك دارند و به آداب و رسوم قومي و قبيله خويش به شدت پايبند مي باشند. ( كنل چارلز ادوارد ييت ، از سكوهه ديدن كرده واينگونه مي نويسد: پس از عبور از قلعه سام - پسند خان رخشاني- كد خداي سكوهه كه بلوچ اهل كراچي است و دو پسرش به پيشباز ما آمده و خوش آمد گويي كردند ...كدخدا مي گفت كه دهكده 300خانوار زندگي مي كردند ولي آنچه را كه من ديدم كمتر از اين مقدار به نظر مي رسيد. بيشتر ساكنان دهكده سيستاني بودند ،فقط تعداد ي بلوچ كه آن هم بستگي خويشاوندي با كدخدا داشتند در بين آنها به سرمي بردند اما در بيرون از دهكده وضع چنين نبود و چند خانوار بلوچ به طور پراكنده زندگي مي كردند. ...كدخدا پسند خان با ما همكاري مؤثري نداشت ونسبت به انگلیسی ها نفرتی عمیق ودیرینه داشت واگر همت سلطان ابوتراب نماينده حشمت المك قاینی نبود،نمي توانستيم آذوقه و اجناس مورد نياز خود را فراهم كنيم. ...سيستاني هادرباره وي-كدخدا پسند خان رخشاني - مي گفتندكه او سيستاني نيست و اصليت او بلوچ است. پسند خان رخشاني از موقعيت والايي بر خوردار بود. او كه اصليتي چادرنشين و بيابانگرد داشت،رياست ايل رخشانی وتیره های گرگیج وسارانی وسایر تیره های قوم خویش را كه شمار آنها به هزار خانوار مي رسيد عهده دار بود. افراداين ايل در منطقه گدار شاه وبند سيستان كه قسمتي جزو قلمرو ايران وقسمتي جزو خاك افغانستان محسوب مي شد زندگي مي كردند. ...قلعه سكوهه دو تپه رااز كل سه تپه در بر مي گيرد هر چند ديوارهاي خارجي آن مرمت شده و تقريباٌسالم است ليكن اتاقهاو قسمت داخلي آن به كلي ويران شده و به اصطبل بد منظره اي تبديل گرديده است. اين قلعه به صورت پادگاني در اختيار يك سلطان يا سوبادار و چند سرباز ازهنگ قاينات قرار داده شده است و كدخدا ي رخشاني بر فراز تپه سوم زندگي مي كند) رخشانی های منطقه میانکنگی از زمان سردارمحمدرضاخان در منطقه کنگ افغانستان ومیانکنگی سیستان سکنی گزیده اند وبه زبان بلوچی تکلم میکنند که طایفه سارانی وگرگیج نیز به ترتیب ، تیره های منشعب از رخشانی بادینی ورخشانی جمال دینی می باشند. رخشاني هاي كرمان از دوره صفويه ودر دوره سردار شهداد خان رخشاني (1139هجري قمري)در كرمان مي زيسته اند وپس از استقلال پاكستان گروهي ديگر به آنها پيوسته اند در كتاب مجمع التواريخ به اين موضوع اشاره گرديده است : سيد احمد شاه پسر كوچك شاه سلطان حسين صفوي پس از قتل پدرش توسط محمود افغان در كرمان سربه شورش برداشته بود وحكومتي مستقل برپا داشته ، به جنگ با افغانها پرداخت كه در اين كار گروهي از طوايف مختلف رخشاني به سركرده گي سردار شهداد خان رخشاني به ياري وي پرداختند وآخر الامر تيره كمبرزهي رخشاني موفق گرديدند اشرف افغان را سربريده وبه در گاه نادر شاه افشار پيشكش نمايند. رخشانی های سرخس ومشهد از اعقاب سردار عیسی خان رخشانی اند. چون دولت روسیه نسبت به مسلمانان ظلم وستم فراوانی روا می داشته ؛ لذاسردار عیسی خان رخشانی ، پس از درگیری وجنگ پارتی زانی با دولت جبار روسیه با تمامی اعضای طایفه اش وارد خاک ایران گردیدند.و از انجا به خراسان شمالی (مشهد وسرخس )کوچ می نمایند ونیمی از اعضای این گروه به افغانستان مهاجرت می کنند.ولی پس از صلح با دولت مذکور دوباره به روسیه باز می گردند وتنها 100 خانوار آنها در خراسان متفرق می شوند وترجیح می دهندهویت ایرانی خویش را حفظ نمایند.قسمتی از آنهادر شهرستان دلگان روستای چاه محمدوقسمتی در دهنو رودبارکرمان می باشند. « شرف» یا «مئیار» رخشانی عبارت است از : ۱ـ پذیرائی و مواظبت از مهمان. ۲ـ امانت داری و درستکاری. ۳ـ در پناه گرفتن هر کسی که تقاضا نماید و محافظت و نگهداری از او تا پاي جان . ۴ـ گرفتن بئریا انتقام یعنی خونی در بدل خونی که ریخته شود مگر آنکه خون آشتی را استوار گرداند. ۵ـ پرهیز ازکشتن زن و پسر نابالغ، کولی و کسی که غیر دین باشد ولی با آرامش در همسایگی شان به کار و زنده گی بپردازد. ۶ـ پرهیز از کشتن دشمنی که به زیارت گاهی پناه گزین شده باشد. ۷ـ آمرزیدن دشمن اگر زنی از طایفه او برای آمرزش خواهی آید. ۸ـ آتش بس و آشتی اگر کسی قران بر سرنها ده و میانجی گردد. ۹ـ کشتن زنا کار چون او را زنهار نشاید». منابع : کتاب زادسروان سيستان (غلامعلي رييس الذاكرين) کتاب عشاير وطوايف سيستان وبلوچستان(ايرج افشار سيستاني) کتاب جغرافياي نيمروز(ذوالفقار كرماني) کتاب سيستان(جي پي تيت)غلامعلي رييس الذاكرين کتاب تاریخ بلوچستان پاکستان(بلوچ قوم كي تاريخ) کتاب سفرنامه خراسان وسیستان (ادوارد تیت انگلیسی ) زاروبین، ژوزف الفبنین (تحقیقاتی پیرامون زبان بلوچی وگویش رخشانی) کتاب حمزه آذرك : (دكتر محمد تقي رخشاني) کتاب احيائ الملوك (ملك شاه حسين سيستاني ) کتاب مجمع التواريخ _(میرزا محمد خلیل مرعشي صفوی) نشریهء سیاسی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی افغانستان-خاوران -کامل انصاری :نویسنده افغانی کتاب شاهنامه :حکیم ابوالقاسم فردوسی
سایت طایفه هوت رخشانی شهرستان دلگان:
جهت درج مطالب شمامخاطبین سایت طایفه هوت رخشانی شهرستان دلگان،مطالب (زندگینامه شهدای محل زندگیتان،اخبار فرهنگی روستا،درباره روستا ومکانهای دیدنی روستای محل زندگیتان و...)خود رابه آدرس hootdalgan@chmail.irویا به سامانه پیامک 500028360533ارسال نماییدتابه نام خودتان در سایت درج گردد.....(آدرس ما درشبکه اجتماعی افسرانhttp://www.afsaran.ir/profile/hootdalganلطفا از مابازدیدنمایید).
اهالی این طایفه در روستای چاه محمد غرب شهرستان دلگان مستقرهستند.
جوانان زیادی از این طایفه در طول 8سال دفاع مقدس به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدندویاشهید شدند ویا جانباز،شهیدانی روحانی شهید رحمت اله وپاسدار شهیدعلی اکبروروحانی شهید دادمحمد از آنجمله اند.
مذهب طایفه:مذهب همه افراد طایفه شیعه اثنی عشری می باشد.
آثارمذهبی،تاریخی ،فرهنگی وگردشگری روستای طایفه:مساجدحضرت ولیعصر(عج)تاریخ ساخت1364شمسی وامام رضا(ع)،کتابخانه مسجد حضرت ولیعصر(عج)،تالاب وجنگل هیروک جنوب روستا،تپه های تاریخی رندان،صنایع دستی مثل سوزن دوزی وپولک دوزی زنان.
شغل اکثرطایفه کشاورزی ودامداری است.
این طایفه افرادی زیادی را داردکه مقاطع عالی تحصیلی را طی نموده اند یا درحال تحصیلندمانندمهندس شیرمحمدبامری،مهندس رسولبخش بامری،مهندس غلام محمدرخشانی،حجت السلام مصطفی وحمیدپرورش از آنجمله اند.
تیره های طایفه در روستای چاه محمد:میردوستی،شهدوستی،عباسی.
جمیعت طایفه:300نفر
این طایفه اقوام زیادی درایرانشهر(گزهک بزمان وبمپور)،دهنو وچاه علی اسلام آباد کرمان،سرمیچ لاشار،ایرانشهرو... دارند.